هجای واژگان
آوریل 1, 2011 § ۱ دیدگاه
–
لبخندهای آدمی را
در هیچ زبانی، ترجمانی نیست
جز با چشمانی که برق حضورش
لبخندم را همساز شود
–
غم های ما را
جز شانه هایی خیس از گریه
در غروب تنگ تنهایی
راهی به ادراک نیست
–
این عشق سوزان نیز
جز با دستانی گرم از فشار علاقه
جز با آغوش مهرت ، در سرمای دوریها
به غیر از امتداد نگاههای تو در توی ما
طریقی به اکتشاف نیست
–
این فاصله بشکاف
تا بی فاصله دریابیم
معنای تمام واژگان را
–
سامان زارعیان
–
سلام
واقعا لذت بردم سامان
حالت چطوره؟